جملات مشترک....
*همه چیز برای میهن اسلامی*
تازه داماد بودو مادرش از خوشحالی در پوست نمی گنجید …
دخترکوچکی داشت که خیلی اورا دوست می داشت…
همسرش پا به ماه بود و خیلی دوست داشت فرزندش را ببیند…
کنکور قبول شده بود انهم بهترین رشته و بهترین دانشگاه…
غرق در ناز و نعمت بود…
هنوز موفق نشده بود به خانه برگردد و فرزندش را که تازه متولد شده بود ببیند…
بی هیچ دغدغه ای ان طرف دنیا مشغول درس خواندن بود…
جملاتی مشترک ولی تکراری…
زندگینامه شهدا را که میخوانی این جملات در اکثرشان دیده میشود
مردانی که هم عاشق خانواده بودند هم ارزوهایی داشتند ولی به پاسداری اسلام و حفظ میهن و دفاع از ناموس
همه ی ارزو ها و دوست داشتنی هایشان را گذاشتند
پا بر نفس اماره گذاشتند
و اسماعیل جانشان را تقدیم به ابراهیم زمان کردند
نگوییم شهدا شرمنده ایم !
{البته قبول دارم که هستیم ان هم خییلیی ولی به معنای این نباشد که وظایفمان را فراموش کنیم}
این پاسخ خوبی برای مادران چشم به راه یا دختر و همسر شهید نیستند …….
بگوییم شهدا با توکل برخدا ما ادامه دهنده ایم!
ادامه دهنده راه و روش شما، میکوشیم و از اسلام ،ارزشها و میهن اسلامی مان
دفاع کنیم….