نماز وحشت
تاثیر نماز وحشت
مرحوم آیت الله حاج شیخ فتحعلی کاظمینی(از آیات عظام و جامع فقه و اصول و عرفان) که در حرم کاظمین ع تدریس می کرد، خیلی از اوقات در اثنای درس ایشان میت می آوردند و دفن می کردند و رسم آقا هم این بود که هر شب یک نماز وحشت برای آن میت ها می خواند.
یکی از بزرگان کاظمین شبی یکی از بستگان خود را در خواب می بیند و از حال او می پرسد وی می گوید:
وضع خراب بود،نماز آقا به دادم رسید و موجب گشایش کار من شد.
?منبع؛کتاب سخن صدای عشق
(مجموعه ای از حکمت ها و حکایت های نماز از زبان آیت اله بهجت مدظله..)
خدا می بیند
خدا که می بینه
(غاده جابر)
اولین عید بعد از ازدواج مان بود.لبنانی ها هم رسم دارند که دور هم جمع شوند.مصطفی به خانه ی پدرم نیامد و در موسسه ماند. شب از او پرسیدم:
خیلی دوست دارم بدونم چرا نیومدی؟
گفت:الان عیده، خیلی از بچه ها رفتن پیش خونواده هاشون، اونها وقتی برمیگردن، برای این ۲۰۰، ۳۰۰ نفری که توی مدرسه موندن ، تعریف میکنن که چنین و چنان شد.
من باید توی موسسه بمونم ،با اینها ناهار بخورم، سرگرم شون کنم، تا وقتی اون ها تعریف کردن، این ها هم چیزی برای گفتن داشته باشن.
گفتم:خب،چرا غذایی که مادرم فرستاده بود، نخوردین؟
نان و پنیر و چای خوردین؟
گفت:اون غذا ، غذای مدرسه نبود.
گفتم:شما دیر اومدین،بچه ها نمی دیدن که شما چی خوردین.
اشک هایش جاری شد و گفت:
خدا که می بینه….
?منبع؛کتاب چمران مظلوم بود
(خاطراتی از شهید مصطفی چمران)
شما فارسی می دانید؟
علاقه مندی دانشجویان فرانسوی به امام
یک بار وقتی متوجه شدیم که تعدادی از دانشجویان فرانسوی،هر شب پای سخنرانی امام می آیند،توسط یکی از برادرانی که به زبان فرانسوی مسلط بود از آنها سوال کردیم:
«آیا شما فارسی می دانید و از صحبت های امام چیزی می فهمید؟»
در جواب اظهار داشتند:
«ما فارسی بلد نیستیم و به هیچ وجه هم متوجه گفته های امام نمی شویم!»
سوال کردیم:
«پس چرا هر شب پای صحبت ایشان می آیید؟»
آنها گفتند:
«ما وقتی که اینجا می آییم و ایشان صحبت می کنند، حالتی روحانی در خودمان احساس می کنیم.»
منبع:کتاب برداشت هایی از سیره امام خمینی
جست و جوی حقیقت....
به گمان من اورا باید سلمان زمان نامید…
اسمش ادواردو -تک پسر خانواده- ، پدرش جیانی انیلی سناتور معروف ایتالیایی و مادرش از شاهزادگان ایتالیایی بود.
پدرش صاحب بزرگترین کارخانه ماشین سازی ایتالیا-بنام فیات- بود. در ضمن صاحب چندین کارخانه لوکوموتیوسازی و هلی کوپتر سازی ،هواپیما سازی و…. که همه متعلق به فیات بود و..خلاصه تر بگویم درامد خانواده ی انیلی افسانه ای بود؛افسانه ای
چیزی حدود سه برابر درامد نفتی ایران!!!
این خانواده ، قدرت نفوذ بالایی در ایتالیا داشتند،بگونه ای که لقب «خاندان پادشاهی ایتالیا» را به انان داده بودند.
جیانی-پدر ادواردو- مسیحی و مادرش مارلا-یهودی- بود و این امر معمایی شده بود برای ایتالیایی ها که ادواردو اگر بزرگ شد؛چه میکند؟؟!دین مادرش را انتخاب میکند یا پدرش؟؟
چه معمای عجیبی!واقعا اگر پدر و مادر پیرو ادیان مختلفی باشند؛فرزند کدام دین را برمی گزیند؟؟
در ذهن ادواردو اما سوالاتی بود؛خلقت چیست؟اصلا حق و حقیقت چیست؟؟؟
همین سبب شد که او برای ادامه تحصیل رشته ادیان و فلسفه شرق را برای تحصیل در امریکا برگزیند.در طول تحصیل در حدود ۳۰۰ مذهب و فرقه را مطالعه کرداما انگار هنوز گم شده خویش را نیافته بود!!
تا اینکه روزی به کتابخانه دانشگاه رفت.چشمش به کتابی افتاد که رویش نوشته بودthe holy quran-به معنی کتاب مقدس قران- بی اختیار انرا برداشت و شروع کرد به مطالعه.. هرچه میخواند عطشش برطرف نمیشد.
تا اینکه یکروز به مرکز اسلامی در امریکا رفت.در انجا شهادتین را گفت؛اسمش را گذاشت هشام عزیز.
اما یک چیز هنوز مانده بود!
مانده بود حقیقت درونش را چگونه فاش کند؟؟
یکروز تصمیم گرفت مقابل والدینش باایستد و بگوید من مسلمان شده ام. و همین کار را هم کرد. پدر و مادرش سخت بهت زده شدند..
به هر نحوی تلاش کردند جلوی او را بگیرند ولی نتوانستد حتی به فامیل هم متوسل شدند-که با او صحبت کنند و منصرفش سازند ؛ادواردو اما مصمم بود و بالعکس انان را نصیحت میکرد.
ادواردو چند سالی مسلمان شده بود اما کماکان تشنه حق و حقیقت بود…
در این زمان بود که انقلاب اسلامی ایران به پیروزی رسید و در تلوزیون ایتالیا مناظره ای از اقای قدیری و چند کارشناس سیاسی از ایتالیا و امریکا برگزار کردند.
این مناظره مقدمه تحول بزرگتری در زتدگی ادواردو شد.
صبح فردا به دیدار قدیری رفت؛ ادواردو پس از معرفی و احوالپرسی،ماجرای مسلمان شدنش را برای قدیری بیان کرد.از ان پس قدیری چند جلسه ای را برای ادواردو از تشیع گفت؛از امام علی ع و البته از امام خمینی هم شنیده بود…
ادواردو که دیگر شیعی شده بود؛به محضر امام خمینی رسید امام او را بر پیشانی اش بوسه زد که موجب تعجب همگان گردید ؛امام پیشانی کمتر کسی را بوسیده بود.
ادواردو که از ان به بعد حسابی زیر ذره بین صهیونیستها بود؛فهمیده بودند دیر یا زود باید کاری کنند.
او را از ریاست فیات عزل کردند.
پدرش هم که قبلا به او گفته بود از ارث محرومت میکنم؛«اما او همیشه بنا به تعالیم اسلام به والدینش احترام میگذاشت.»
اما هیچ کدام از اینها سبب نشد ادواردو از اعتقاداتش بازگردد.
او که به امام زمان علاقه وافری داشت؛بنا به پیشنهاد فخرالدین حجازی اسمش را مهدی گذاشت.
و گفت:به به چه اسمی زیبا تر از مهدی؟ اسم مولای غریب و غائبمان خيلي بهتر از اسم ادواردو است.اصلا از این به بعد
من ادواردو نیستم. من مهدی هستم.
و ان اواخر رساله ای با موضوع«منجی موعود از نگاه ادیان.»نوشت.
سر انجام ادواردو-مهدی- انیلی در تاریخ ۱۵ نوامبر ۲۰۰۰،مصادف با ۲۵ ابان ۱۳۷۹ توسط سرویس های صهیونیستی ربوده و به شهادت رسید.
و این در حالیست که اتهام خودکشی به او زدند و پرونده قتل او را بسرعت بستند؛ان هم در کشوری که حتی برای مرگ یک گربه یا سگ کالبد شکافی میکنند.اما تنها پسر معوفترین و ثروتمند ترین خانواده ایتالیا میمیرد و بدون هیچ کالبد شکافی او را دفن میکنند.
روز شهادت این شهید بزرگوار مصادف با ایام ولادت امام زمان«عج»شد.
گرچه همه میگویند او از ثروت افسانه ای گذشت ولی در واقع به ثروتی افسانه ای تر رسید.
امروز سالروز اسمانی شدن ادواردو یا بهتر بگویم مهدی انیلی است.
هدیه نثار روح مطهرش صلواات
علت خواندن نماز ایات
نماز ایات
شاید برای شما هم این سوال پیش امده باشد که چرا در برخی مواقع
علاوه بر نماز های یومیه،خواندن نماز ایات نیز واجب میگردد؟
همانطور که میدانید برخی مواقع در اثر وقوع حوادث طبیعی مانند:سیل ،زلزله،خورشید گرفتگی و..
{و البته گفته شده در مواقعی مثل وقوع رعد و برق و یا بادهای سیاه و سرخ وزرد و مانند ان که بیشترمردم از ان بترسند ،خواندن نماز ایات واجب میگردد.}
.
از نظر علمی هرگاه انسان با واقعه ای رعب انگیز مواجه میگردد؛ناخوداگاه تهی ازانرژی می شود!!
از اینروست که انسان با خواندن نماز ایات توانی را که در مواجه با این وقایع از دست داده دریافت میکند.
{در واقع انسان با اتصال به منبع امنیت و حیات یعنی پروردگار متعال توان از دست رفته را بار دیگر احیا میکند.}